نقدي بر طرح واگذاری جنگل‌های مخروبه برای توسعه صنعت

نويسنده:احمد رحماني
منبع:http://www.hamshahrionline.ir

نوشتار زير نقدي بر اين طرح و طرح‌هاي مشابه است كه از طرف برخي مسئولين استان‌هاي شمالي كشور مطرح مي‌شود.

يكي از وظايف مهم دولت سمت‌دهي برنامه‌ها و نظارت بر اجراي برنامه‌هاي درازمدت است، به گونه‌اي كه توسعه پايدار و همه جانبه كشور دچار خدشه نشود. به‌طور متقابل اگر هر بخش و منطقه‌اي در كشور، بخواهد اهداف كوتاه‌مدت و مقطعي خود را دنبال كند و نظارت كلان حاكميتي را به‌دنبال نداشته باشد با اطمينان مي‌توان گفت اهداف بزرگي كه در برنامه‌هاي توسعه كشور همچون «سند چشم‌انداز بيست ساله» پيش‌بيني شده، تحقق نخواهد يافت.
توجه به محيط‌زيست، توسعه جنگل‌كاري و فضاي سبز در قانون اساسي كشور، سند ملي توسعه بخش كشاورزي و منابع طبيعي در برنامه چهارم توسعه و در برنامه چشم‌انداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران مورد توجه ويژه‌اي قرار گرفته كه نشان از آگاهي و دقت برنامه‌ريزان در ابعاد كلان داشته است.
بر هيچ‌كس پوشيده نيست كه تحقق اهداف ذكر شده بر عهده دولت بوده و وظيفه دولت است كه در اجراي قوانين و برنامه‌هاي خود به گونه‌اي عمل كند كه به اهداف درازمدت نظام خدشه‌اي وارد نشود. يكي از آفاتي كه مي‌تواند اين برنامه‌ها را دچار آسيب كند بخشي‌نگري موضوعي يا منطقه‌اي است.
منابع طبيعی ما اعم از جنگل‌، مرتع، آب و خاك كه ميراث گرانبهای سال‌های گذشته هستند، بايد حفظ شده و در كنار توسعه، احيا و بهبود آنها از تخريب و زوال آنها نيز جلوگيری كرد. فراموش نكنيم كه ما در كشوری زندگی می‌كنيم كه سرانه جنگل آن فقط 2/0 هكتار است؛ درصورتي كه متوسط سرانه جنگل در دنيا 8/0 هكتار است و به عبارت ديگر ما يك چهارم سرانه جنگل را در دنيا دارا هستيم و به لحاظ وسعت فقط 4/7 درصد سطح كشور را پوشش جنگلي تشكيل مي‌دهد.
امروزه ديگر تخريب جنگل‌ها و تغيير كاربري اراضي جنگلي نه تنها جايگاهي نداشته، برعكس بسياري از كشورها زمين‌هاي باير و حتي زراعي را به جنگل تبديل مي‌كنند. براي مثال در چين طرح تبديل زمين‌های مزروعی به جنگل در 25 استان، به‌طور همه جانبه انجام شده است.
تا سال 2002 در سراسر كشور چين سه ميليون و 180 هزار هكتار زمين مزروعی به جنگل تبديل شده و سه ميليون و 260 هزار هكتار از كوهستان‌‌ها و زمين‌های باير جنگل‌كاری شده و پوشش جنگلی چين را به 55/16 درصد (بيش از دو برابر پوشش جنگلي فعلي ما) افزايش داده است و اين نسبت تا سال 2050 بايد به 28 درصد برسد. اين برنامه گسترده سبب شده كه به ميزان چشمگيري از هدررفت آب و فرسايش خاك در برخی مناطق كاسته شود.
در ابعاد جهاني گسترش گازهای گلخانه‌ای و گرم شدن كره زمين ما را ناگزير به حفظ پوشش طبيعی و گسترش فضای سبز كرده است. اگر در دنيا ميزان ترسيب كربن و كاهش گازهای گلخانه‌ای در كنوانسيون‌های بين‌المللی كه ما هم عضوی از آنها هستيم پذيرفته شده و اگر بنا براين است كه جنگل‌های حاره‌ای جهان حفظ شوند و به ازای عدم برداشت چوب از اين كشورها از طرق ديگر به آنها كمك شود و منابع جنگلی به‌عنوان ذخيره ترسيب كربن جهان باقی بمانند، چرا ما در كشور خودمان محلي و بخشی‌نگر عمل كنيم؟ چرا در هر منطقه‌ای بر اساس استعدادها و پتانسيل‌های موجود آن منطقه و با ديد كلان برنامه توسعه كشور را تعريف و تدوين و اجرا نكنيم.
آيا توسعه در استان‌های شمال كشور با توسعه در مناطق مركزی يك مفهوم دارند و تابع يك فرمول هستند؟ آيا استعداد و پتانسيل‌های اين مناطق يكسان است؟ اگر چنين نيست چرا در همه مناطق به‌دنبال صنعتی شدن هستيم و چرا از خود طبيعت الگو نمی‌گيريم. سطوح مخروبه جنگل‌های ما محصول فشارهای مختلف اجتماعی- اقتصادی و تصميمات اشتباه در گذشته هستند و اگر درصدد گسترش جنگل‌ها در كشور هستيم بهترين مكان جايی است كه زمانی جنگل بوده و شرايط محيطی به ما اجازه اين كار را می‌دهد.
شايد هنوز بعضی تصور می‌كنند كه در هر كجا و با هر شرايطی می‌توان جنگل‌كاری كرد و فضای سبز را گسترش داد و بر همين استدلال از صنعتی‌شدن شهرهای شمالی و شايد جنگلی شدن شهرهای مركزی سخن بگويند.
زمان آن رسيده كه دست‌كم از تصميمات نسنجيده در گذشته خود و زيان‌هايی كه از اين بابت به كشور تحميل شده، عبرت بگيريم؟ آيا از خود پرسيده‌ايم كه طرح ميلياردی جنگل‌كاری حرم تا حرم به كجا انجاميد و چرا اين گونه شد؟ آيا مي‌دانيد كه اگر به اين سمت برويم كه جنگل‌های خوب خود را مخروبه كرده و جنگل‌های مخروبه را برای توسعه صنعت واگذار كنيم، اين روند چه بلايی بر سر اين اندك جنگل‌های موجود خواهد آورد.
انتظار ما اين است كه دولت با جامع‌نگري و هدايت صحيح برنامه‌ها و توجيه مسئولين استاني اهداف درازمدت و برنامه‌هاي راهبردي نظام را مد نظر داشته و با طرح‌هايي كه اگر چه در كوتاه مدت منافعي را در بر داشته باشد اما به نحوي با برنامه‌هاي توسعه پايدار مغايرت دارند و زيان‌هاي درازمدت آنها جبران‌ناپذير است به شدت برخورد كرده تا كارنامه درخشاني در زمينه محيط‌زيست و توسعه جنگل‌كاري از خود بر جاي گذارد.
رئيس هيأت‌مديره انجمن‌ مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع